قطنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای ، سپتامبر 2005
در این قطعنامه مهم ، که شورای حکام برای اولین بار ایران را آشکارا به نقض NPT متهم نمود ، چهار خواسته مهم وجود دارد:
خواست اول:
خواست اول این ست که ایران بیش از پیش و ما ورای وظایفش بر اساس NPT ، موافقت نا مه پادمان و پروتکل الحاقی با آژانس همکاری نماید.این همکاری باید در جهت بررسی از تاسیسات، مدارک ،ماشین آلات و وسایل تحقیقاتی و تماس با افراد باشد.خواست آژانس خیلی بیش از آن چیزی است که ایران از نظر حقوقی موظف به انجام آن است . آژانس از جمله درخواست مصاحبه با پرسنل ارتش کنترول مدارک مربوط به غنی سازی و بازدید از پادگان نظامی پارچین را دارد ایران در ماه اکتبر 2005 با قسمت عمده این خواسته ها از جمله بازدید از پارچین توافق کرد.
خواست دوم:
خواست دوم آژانس این است که تعلیق غنی سازی پایدار باشد. البته چون طبق معاهده NPT غنی سازی ممنوع نیست ، آژانس نمی تواند ایران را ازنظر حقوقی موظف به تعطیلی دایمی عملیات غنی سازی نماید. ولی منظور از تعلیق پایدار این است که غنی سازی را به مدت نامحدود یا طولانی به تعویق اندازد.
خواست سوم:
خواست سوم این است که ایران در مورد ساختن کارخانه آب سنگین اراک تجدید نظر کند. یکی از مصارف اصلی آب سنگین تولید پلوتونیوم است که راه دیگری برای تولید سوخت بمب اتمی است. به نظر غرب با توجه اینکه ایران تنها یک نیروگاه هسته ای دارد چنین سرمایه گذاری عظیمی برای تولید سوخت هیچ توجیه اقتصادی ندارد.
خواست چهارم :
خواست چهارم آژانس این است که ایران فورا پروتکل الحاقی را تصویب و به طور کامل اجرا کند. ایران این پروتکل را در سال 2003 امضا کرده و از آن زمان بدون آن که مجلس تصویب کرده باشد ،اجرا نموده است. از نظر حقوقی وقتی کشوری یک معاهده بین المللی را امضا می کند عملا به آن متعهد نیست و وظیفه اجرای آن را ندارد. امضا در اصل نشان دهنده عزم راسخ یک کشور برای پیوستن به یک پیمان و اجرای آن است. عملا ایران در دو سال گذشته بیش از وظیفه حقوقی اش عمل کرده است.
بنابر این خواسته آژانس در مورد تصویب پروتکل بی معنا است ، چون پیوستن به یک پیمان بین المللی و اجرای آن از اختیارات هر کشوری است و هیچ کشوری یا سازمان بین المللی نمی تواند یک کشور مستقل را موظف به پیوستن به یک پیمان بین المللی نماید.
هر کشوری خود تصمیم می گیرد که به چه پیمانی ملحق شود و یا نشود. همان طور که می دانید ایالات متحده آمریکا به بسیاری از پیمان ها ی بین المللی ملحق نشده است با وجود اینکه جامعه بین المللی این انتظار را داشته است.از جمله می توان پیمان مربوط به ایجاد دادگاه بین المللی جنایی و پیمان مربوط به گازهای گل خانه ای اشاره کرد که تقریبا همه کشورها اروپایی عضو آن هستند.
به نظر من مفاد این قطعنامه از لحاظ شکلی اشکالی ندارد و از جنبه حقوقی درست است ولی از نظر مفهوم و محتوی خیلی از چهارچوب اختیارات آژانس بین المللی انرژی اتمی بیرون رفته است. به نظر می رسد که آژانس بین المللی انرژی هسته ای مدرکی را صادر کرده که ازحوزه اختیاراتش خارج بوده است
تغیر در دید گاه ها ی ایران
ایران تا کنون چندین بار نظر خود را در مورد نقایص وکوتاهی های خود تغیر داده است. مواضع ایران تا پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی این بود که از جانب این کشور کوتاهی ها و قصوری صورت گرفته که تمام فعالیت های خود را به موقع به آژانس اطلاع نداده است. معهذا ایران
تاکید داشته که پس از شروع بازرسی ها و در خواست آژانس ، همکاری لازم را نموده و همه اطلاعات موجود را در اختیار بازرسان قرار داده است. این اظهارات تا حدی درست است زیرا پاره ای موارد سو ظن ها بر اساس بازرسی رفع شبهه شدند و برای آژانس روشن گردید که اطلاعات داده شده از سوی ایران درست بوده است .
ایران از مشکل خود با آژانس به عنوان "کوتاهی" و "قصور" نام می برد در حالی که آژانس از" نقض" معاهده صحبت می کند که بار حقوقی سنگین تری دارد.
از نظر آژانس ایران تعهدات خود را نقض کرده که به موقع فعالیت ها ی خود را اطلاع نداده است. تغییر عمده ای که در موضع گیری ایران پس از انتخاب احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور پیش آمده این است که ایران اصلا هیچ کوتاهی نکرده و تمام فعالیت هایش کاملا مطابق تعهداتش بر اساس NPT بوده است.
عدم اعتماد به تضمین سوخت نیرگاه اتمی
یک استدلال مهم ایران نیز این است که نمی تواند برای تامین سوخت نیروگاه های خود به خارج اعتماد کند. دلیل این بی اعتمادی تحریم هایی است که در تمام دوران پس از انقلاب بر ایران اعمال شده است.
مضافا ایران استدلال می کند چون اورانیوم و فن آوری لازم برای غنی سازی در داخل کشور وجود دارد ، دلیلی برای وابستگی به خارج برای تامین سوخت نیروگاه ها ی هسته ای موجود نیست.
تضمین های عینی
ایران در طول مذاکراتش با سه کشور اروپایی تاکید نموده که برای اعتماد سازی حاضر است تضمین عینی بدهد. منظور ایران از این اصطلاح نا روشن بود. اما این مساله کم کم در تابستان سال 2005 روشن شد . ایران در طی مذاکرات با اروپا از جمله پیشنهاد کرده است که آژانس بین المللی به صورت دایمی باز رسانی از هر ملیتی که می خواهند در ایران داشته باشد.
کشورهای عضو NPT معمولا نگران این هستند که کسانی که به عنوان بازرس آژانس از تاسیسات حساس کشور دیدن می کنند ، اطلاعات کسب شده را به طور غیر مجاز در اختیار کشورهای دیگر هم بگذارند. این ترس بی پایه نیست.
آقا ی رلف اکیوس رییس سویدی گروه بازرسان سازمان ملل متحد در عراق در مصاحبه ها و نوشته های خود چند بار به این موضوع اشاره کرده است که سازمان CIA تلاش زیادی کرده بود که افراد خود را به عنوان بازرس تاسیسات اتمی در میان بازرسان آمریکایی قرار دهد. آقای اکیوس یک دیپلمات معروف و علاقه مند به آمریکاست و باید گفته اش را جدی گرفت.
تضمین های عینی ایران این اهمیت را دارد که با وجود آگاهی از خطر دادن امکان بازرسی دایم و متعدد ، ایران برای اعتماد سازی داوطلبانه قدمی بیش ار آن چه معمول است بر داشته است .
دلایل طرفداران و مخالفان برنامه هسته ای در داخل ایران
"موافقان برنامه هسته ای"
در داخل ایران،کسانی که طرفدار ایران هسته ای هستند به واقعیات دنیای حاضراشاره می کنند و معتقدند داشتن یک برنامه هسته ای پیشرفته و حتی سلاح هسته ای باعث ایجاد پرستیژ برای ایران می شود ، وحدت ملی ایجاد می کند ، غرور بر انگیز است و در مذاکرات بین المللی موضع ایران را محکم می کند. آن ها به مورد هند و پاکستان و کره شمالی اشاره می کنند.
"مخالفان برنامه هسته ای"
مخالفین برنامه هسته ای در مورد عواقب بین المللی این کار هشدار می دهند. آن ها معتقدند چنین برنامه ای ا منیت ایران را کاهش می دهد زیرا سبب می شود که کشورهای همسایه هم به فکر تولید سلاح های هسته ای بیفتند. این گروه همچنین تاکید دارند که تا زمانی که جامعه بین المللی به ایران اعتماد ندارند تنها در داخل قراردادهای بین المللی است که ایران می تواند امنیت خودش را حفظ کند.
چرایی بی اعتمادی غرب نسبت به ایران
مخالفت غرب و به خصوص آمریکا با برنامه هسته ای ایران در وحله اول حاصل بی اعتمادی است. برای این بی اعتمادی دلایل زیادی وجود دارد . صرف نظر از سیاست خارجی غرب ستیزانه ایران ، عملیات ایران در زمینه هسته ای ایجاد سو ظن نموده است. از جمله این سوال مطرح بوده که اگر واقعا هدف صلح آمیز است ، ساختن کارخانه آب سنگین و تولید پلوتونیوم چیست؟
بنابراین بی اعتمادی تنها ناشی از سیاست خارجی خصمانه نیست. ایران اعمالی انجام داده که این شک را ایجاد کرده است . این اعمال قابل فهم است و رهبران ایران احتمالا به این نتیجه رسیده اند که با توجه به موقعیت جغرافیایی و سیاسی ایران و اینکه آمریکا و اسراییل دشمن ایران فرض می شوند و هر دوی آن ها سلاح هسته ای دارند ، تصمیم استراتژیک ایران باید این باشد که به سلاح اتمی دست یابد. البته اینکه یک چنین تصمیمی و ارزیابی از وضعیت جغرافیایی سیاسی کشور صحیح است یا نه جای بحث دارد.
عواقب فرستاده شدن پرونده ایران به شورای امنیت
من زیاد مطمین نیستم که پرونده ایران به شورای امنیت فرستاده شود. هر روز که می گذرد حتی نسبت به دو هفته پیش تردیم بیشتر می شود که پرونده در ماه نوامبر به شورای امینیت فرستاده شود. با توجه به اینکه ایران در چند هفته گذشته دست از مقاومت خود بر داشت و اجازه بازدید از پارچین ، مصاحبه با چند نفر از دست اندرکاران برنامه هسته ای ایران و کنترول پاره ای از اسناد مربوط به برنامه غنی سازی ، امکان فرستادن پرونده به شورای امنیت در ماه نوامبر را توانست کاهش دهد. ولی به هر حال چه در ماه نوامبر، چه در آینده این پرونده به شورای امنیت محول شود ، سناریوهای مختلفی را می توان در نظر گرفت.
شورای امنیت البته این امکان را دارد که بلافاصله تصمیم به تحریم بگیرد، این کتاب نا معمول است. در حال حاضر در مورد ایران امکان چنین تحریم سریعی به سبب موضع گیری روسیه و چین بسیار کم است.
احتمال این وجود دارد که شورای امنیت قطعنامه ای صادر و به ایران یک تا دو ماه وقت بدهد تا تمام خواسته ها ی آژانس بین المللی انرژی هسته ای ز جمله تعلیق کامل عملیات غنی سازی را انجام دهد.
ممکن است پس از این ضرب العجل یکی دو ماهه ، شورای امنیت تصمیم به تحریم بگیرد. چنین تحریمی لزوما همه جانبه و همانند تحریم های علیه عراق نیست. احتمال دارد تحریم ها مقصد دار باشد.
Targeted Sanctions ،یعنی اموال سران اصلی کشور را در خارج از کشور مسدود می کنند ، مانع سفر سران کشور به خارج از ایران می شوند ، نقل وانتقالات هوایی را به ایران یا از ایران ممنوع می کنند و فروش بعضی کالا ها را ممنوع می کنند.
لزومی ندارد که تحریم همه جانبه و همزمان باشد. می توانند تعداد دیپلومات ها یشان را محدود کنند ، روابط دیپلماتیک را به سطح پایینی برسانند و سفر ایرانی ها به خارج را محدود سازند.
برداشت من این است که اعمال تحریم علیه ایران گزینه اول آمریکا و اروپا نیست. هم آمریکا و هم اروپا واقفند که اعمال تحریم راه حل مناسبی برای مقابله با مشکل ایران نیست. هدف اصلی آن ها این است که به هر ترتیب شده ایران را راضی یا وادار کنند که دست از غنی سازی بر دارد و در عوض آن امتیازاتی بگیرد.
بردن پرونده به شورای امنیت ممکن است آخرین حربه فشار را خنثی کند. شما وقتی موضوعی را به شورای امنیت می برید که انتظار دا شته باشید از طریق اقدامات شورا به اهداف خود برسید تحریم های شورای امنیت به خودی خود نمی تواند ایران یا هر کشور دیگری را وادار سازد که از غنی سازی دست بر دارد.
بردن پرونده به شورای امنیت بدون اطمینان از پایان دادن به برنامه غنی سازی ایران ، شانس مذاکره رو در روی و مفید با ایران در چهارچوب آژانس بین المللی انرژی هسته ای را از بین می برد.
بنابر این دول غربی تمام کوشش خود را خواهند نمود که تا جایی که امکان داشته باشد موضوع را در چهار چوب آژانس دنبال کنند و به نتیجه برسانند.
آیا قصور ایران آن قدر زیاد است که پرونده ایران را به شورای امنیت ببرند.
سوال مهمی که مطرح می شود این است که آیا قصور ایران آن قدر زیاد است که پرونده ایران را به شورای امنیت احاله نمود.پاسخ من منفی است . اگرمنصفانه به این موضوع و سابقه اش نگاه کنیم می بینیم که ایران البته قصور کرد. به موقع در مورد برنامه هایش اطلاع نداده به فعالیت هایی دست زده که شبهه تولید بمب را به راحتی ایجاد کرده است. ولی حدس قریب به یقین من این است که در نوامبر سال گذشته یک تصمیم استراتژیک مهمی گرفته است. این تصمیم این بوده که حتی اگر برنامه ساختن
سلاح هسته ای داشته ، این برنامه را به آینده محول کرده است.
از زمان انعقاد قرارداد پاریس در نوامبر 2004 ، ایران به احتمال زیاد هیچ برنامه نظامی هسته ای نداشته است. در عین حال همزمان با این تغییر استراتژیکی مهم ، ایران تصمیم گرفته که به هر قیمتی هست فن آوری غنی سازی را در ایران حفظ کند و توسعه دهد.
علت این که قصور ایران نسبت به سایر کوتاهی های سایر کشورها ی عضو NPT مهم نبوده این است که طی مدتی که پرونده ایران به طور فعال در دستور کار شورای حکام آژانس بوده ، آژانس حدود 15 مورد قصور در سایر کشورهای عضو از جمله در کره جنوبی ، مصر و تایوان پیدا کرده است.
آژانس بین المللی در سال 2002 و 2003 مکررا از کره جنوبی در خواست نمود که اجازه بازرسی تاسیسات غنی سازی خود را به بازرسان آژانس بدهد.کره جنوبی موافقت ننموده و بعدا اعلام کرد که کشور مزبور تا میزان 77 در صد غنی سازی نموده است.
غنی سازی تا حداکثر غلظت شش در صد مصارف صلح آمیز دارد و از غلظت 75 در صد به بالا برای مصارف نظامی است.بنابر این کشورهای دیگری هستند که نظیر ایران خطا کرده اند ، ولی ایران به دلیل سیاست خارجی بیش از دو دهه گذشته اش در واقع تاوان زیادی را مجبور است بدهد.
نویسنده: احمد(جمعه 87/9/29 ساعت 8:45 صبح)